میگه خیلی دوستم داره.اخلاقم از نظر اون دخترونه و باحاله.

توی دوراهی قرار میگیرم به خاطر شرایطی که همیشه بوجود میاد،جوری میشه که نمیتونم تشخیص بدم اون همون شخصه مورد اعتماده یا نه . با این حال تنها شخصیه که درکم میکنه،تنها شخصیم که درکش میکنم . همدیگه رو میفهمیم و همین باعث میشه با خودم بگم کاش حرف بابابزرگ عملی می‌شد.

گاهی به خاطر همین دوراهیه وقتی به  (س) اون تصمیم رو میگم به حدی عصبانی میشه که اگه میتونست قطعا الان زنده نبودم که بخوام اینجا بنویسم و وقتی به عکس العملش فکر کنم به پهنای صورت لبخند بشینه رو لبم.

گاهی وقتی دلم میگیره چت هامون رو از اول میخونم . خیلی حس خوبیه این که همدیگه رو داریم،کاش همیشه همینطور بمونیم تا ابد حتی.

میگه از اولین دیدارمون تا الان هروقت بر میگرده گریه میکنه انگار که یه تیکه از وجودش رو جا گذاشته و بعد به حالم غبطه میخوره که من یکی مثل اون رو دارم.

نمیدونم جدیدا چی باعث شده فکر کنه من افسرده شدم و زندگی رو سخت میگیرم، اما وقتی بهش فکر می‌کنم کمی بهش حق میدم شاید راست میگه.

روز تولدمون رو برنامه ریزی کردیم بتریم،فکر کنم بهترین روز عمرم بشه.

FFEO”❤️❤️

امیدوارم سرنوشت چیزای خوبی رو برام رقم بزنه.

.

.

.

+به خیالت که همان کودک دیروزم من؟!!!

(امروز رو تا حالا تجربه نکرده بودم. امیدوارم هرگز تو زندگیم دوباره تجربش نکنم.)

.

#بی ربط_نوشت

Ich weiß nicht wie und wann ich dich sehen werde, aber du musst wissen, dass ein kleines Mädchen immer an dich denkt, jede Sekunde ihres Lebens wartet sie nur auf dich 

.

.

.

+۱۱:۱۱ تو رو آرزو کردم


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها